http://MAHDIFARZI.ParsiBlog.com
| ||
مقدمه نقش امام حسین (ع) با نقش امام حسن (ع) متفاوت است. در دوران امام حسین (ع) ، تردید مسلمانان در صحت جنگ و مشروع بودن آن از میان رفت.در این مرحله ، مسلمانان با تجربه امام علی (ع) به عنوان نمونه ی حکومت عدل اسلامی،به سر می بردند و می دانستند که پیروزی بنی امیه،پیروزی اشرافیت جاهلی بوده است که با رسول اکرم (ص) دشمنی عمیقی داشتند. اشرافیتی که رسول خدا کوشید تا آن را از میان بردارد و پایه های اسلام را بر ویرانه های آن بنیاد گذارد.پس نباید از کراهتی که مسلمانان از بنی امیه داشتند و از تجاوز طلبی و نخوت و بلند پروازی و کینه جوئی شان که حاصل روحیه ی جاهلیت آنها بود حیرت کرد . میان آدمی وشرایط زندگی رابطه ی متقابل وجود دارد،ولی هرمقدار که انسان به کمال،رشد و عزت دست پیدا کند و در مسیر الهی گام بردارد می تواند به همان نسبت با اراده خود به این روابط و تعاملات شکل و جهت ببخشد. نکته ظریف این است که اگر چه یک انسان کامل بر جامعه اثر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد و شکی در این امر وجود ندارد، ولی از آنجا که دارای قدرت روحی و معنوی است از بصیرت بسیار بالایی برخوردار است، چیز هایی رامی بیند که انسان معمولی به آنها توجهی ندارند و در نهایت به منشأ و مبدأ عالم هستی،یعنی خداوند متصل است،برشرایط اجتماعی خود اثر می گذارد و با اراده خود به اوضاع زمانه اش جهت فلسفه قیام امام حسین حماسه عاشورا شورانگیزترین حماسه تاریخ بشری است که نیرومندترین احساسات میلیونها انسان را برانگیخته و از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی نیز در گذشته است و شگفت و تعجب از اینکه قداست خویش را در میان سایر ادیان نیز حفظ کرده ودر اینجا نهضت حسینی توسعه یافته «کل ارض کربلا» گویا همه جهان زمین کربلاست. ارزش و اعتبار و عظمت شخصیت دلربای امام حسین(ع) و نهضت آن بزرگوار امروز همه را تحت تاثیر قرار داده، به طوری که نه تنها دوستان و پیروانش، بلکه بیگانگان هم در مقابل نام با شکوه و خواستنی او سر تعظیم فرود میآورند و قیام مقدس کربلا را با احترام و تکریم یاد میکنند، آن هم نه در برههای از زمان، بلکه هر چه از تاریخ وقوع آن میگذرد بر عظمتش افزوده میشود به طوری که بسیاری ازکشورها به ایمان این امام همام اعتراف کردهاند از جمله موسس کشور پاکستان، گاندی مصلح بزرگ کشور هندوستان، کارلایل مورخ بزرگ انگلستان، واشنگتن ایروینگ نویسنده آمریکایی و میگویند: «هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از شجاعتی که امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و شهامت نشان داد: در عالم پیدا نمیشود. در اینجاست که سوالاتی به ذهن میرسد که فلسفه نهضت حسینی چیست؟ علل و عوامل جاودانگی این نهضت و قیام نسبت به قیام دیگر چیست؟ چرا این قیام از زمان وقوع و تا قیامت دلها را تسخیر کرده و میکند؟ برای پاسخ به این جوابها نگاه و تاملی بر فلسفه و عوامل جاودانگی نهضت عاشورا میاندازیم. در ابتدا باید گفت: فرهنگ عاشورا در طول تاریخ - همواره برای جامعه اسلامی و مومنین الهامبخش بوده و به تعبیر روایت، حرارتی در دلهای مومنین ایجاد کرده که هرگز به سردی نمیگراید و همین موضوع را میتوان یکی از فلسفه وجوه نهضت دانست و موضوعات دیگری وجود دارد که فلسفه نهضت را میرساند که ما یک یا دو نمونه بارز آن را بیان میکنیم. قطعا یکی از این موضوعات الگوگیری همه جانبه قیام عاشورا است. یعنی گفتار و رفتار عاشوراییان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش الگو و اسوه قرار دادن.با پایان یافتن دوران حکومت معاویه، زمام حکومت اسلامی به دست پستترین چهره اموی، یعنی یزید، فرزند نابکار معاویه افتاد. در این حال دین و اسلام با خطر جدی روبرو میشد ولی امام حسین (ع) در چنین شرایطی برای آنکه دین و اسلام از بین نرود. با آنها سازش و بیعت نکرد پس در این موقع بود که قیام کرد و انقلاب عاشورا را تاریخ، ثبت نمود. براساس بینش اسلامی و فراخوانی قرآن و روایات، مسلمانان به درس آموزی و الگوگیری از تاریخ موظفند.بنابراین در هر زمان و مکانی که شرایطش همچون شرایط زمان امام حسین (ع) به وجود آید، تکلیف و وظیفه مراجعه به حادثه عاشورا و الگو گرفتن از آن نهضت است نه آنکه نهضت عاشورا را از اسرار الهی و تکلیفی ویژه و خاص برای امام حسین بدانیم تا آنجا که هیچ فردی حتی معصوم دیگری این وظیفه را نداشته و ندارد. پس قیام امام حسین وظیفهای شرعی و الگوی فقهی در همه دورهها و تمام سرزمینهاست، نه تکلیفی خاص آن حضرت. قیام امام حسین (ع) باید از ابعاد گوناگون مادی و معنوی، فردی واجتماعی، اخلاقی و سیاسی و نظامی و فرهنگی الگو و سرمشق باشد آن هم نه در برههای از زمان و مکان و سرزمین خاص از اینرو، عاشورا رسالت بزرگی را بر دوش همه دینداران بویژه افراد آگاه جامعه نهاده است. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی نیز از عاشورا الگو گرفت.به طور یقین عاشورا از چنان عمق و ارزشی برخوردار است که تا پایان تاریخ، پیامآور ارزشهای والای انسانی و الهامبخش انسانهایی آزاده و خداجو خواهد بود. عاشورا چون دانشگاهی است که از همه طبقات یعنی از زن ومرد، کوچک و بزرگ، بی سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیر مسلمان از آن الگو میگیرند و درس میآموزند این دانشگاه اساتیدی چون حسین (ع)، قمر بنیهاشم و زینب کبری دارد این یکی از موضعات فلسفه وجودی عاشوراست که در تمام کتابهای تاریخی به آن اشاره شده است. دومین موضوع را میتوان پاداش که در راه شهادت به دست میآید قرار داد. چون برای انسانهای موحد چیزی بالاتر از آن نیست که نعمت وجود را در راه رضای معبود به کار گیرند و در راه خدا فدا شوند. آمادگی برای فدا شدن، نشانه صدق انسان در راه محبت خداست. و خدا مشتری جانها و مالهاست و در برابر آن بهشت را وعده داده است. در دورهای که دین خدا در معرض زوال بوده و جهالت و غفلت مردم، زمینه اضمحلال مکتب شده بود، امام حسین (ع) حاضر شد برای بیداری و آگاهی مردم براساس خواسته و عمل به تکلیف قربانی شود و یاران و فرزندانش نیز قربانی این راه گردند و در فرهنگ الهی، مقام شهادت بالاترین مقام است. نهضت امام حسین اسـلام جـلوه ها و ابـعاد گـوناگونی دارد و در مجموع نظامی به هم پـیوسته بـرای تجلی دادن همه شئون یک انسان راستین است. اما به طـور خاص، هر یک از امامان و رهبران و پیشوایان ما، اسوه یکی از ابـعاد بـرجسته اسـلام هستند: مقتدا و شهید و گواه برای ما و بـرای مـسلمانانی کـه مـی خواهند راه و رسم اسلام را در عمل و در شیوه و در اقدام امامانشان بیابند و لمس کنند و پیروی نمایند. امام حسین(ع): من نهضت کرده ام برای امر به معروف،برای اینکه دین را زنده کنم،نهضت کرده ام برای این که با مفاسد مبارزه کنم،هضت من یک نهضت اسلامی و اصلاحی است.
مهدی فرضی [ دوشنبه 89/1/16 ] [ 11:32 صبح ] [ مهدی ]
[ نظرات () ]
|
|
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |